ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 
بازاریابی چیست؟

بازاریابی یا مارکتینگ شامل “کلیه فعالیت های افراد و سازمان ها است که به منظور شناسایی، پیش بینی و متقابلا برطرف نمودن نیازهای همه طرفین درگیر در مبادله صورت می گیرند”. بازاریابی رخ نمی دهد مگر آنکه نوعی مبادله اتفاق بیافتد. یکی از طرفین ممکن است یک محصول یا خدمتی را با طرف دیگر در مقابل دریافت نوعی پرداخت تبادل نماید. این همان فرایند مبادله است و تمرکز اصلی کلیه فعالیت های بازاریابی به آن معطوف شده است.

ما در این مقاله به بررسی اصول بازاریابی و مفاهیم اولیه مارکتینگ مثل 4P یا بازاریابی یکپارچه می پردازیم و نگاهی کلی و ابتدایی به هر یک از این اصول خواهیم داشت.

فواید بازاریابی

4 کاربرد بازاریابی که از ظرفیت محصول در برآورده ساختن نیازهای مشتری نشات میگیرد و هنگامی که مبادله روی می دهد، ظاهر می شوند. این فواید شامل :

کاربرد شکل : محصول برای مشتری تولید یا تغییر می یابد. مثال این نوع از سودمندی می تواند طراحی اتومبیل هایی باشد که به گونه ای طراحی شده اند که رانندگان قادر به اتصال I-pod یا دیگر دستگاه های خود به آن باشند.

کاربرد زمان : توانایی خرید محصولات از سوی مصرف کنندگان در هر زمان که بخواهند. یک بقال ممکن است مقدار مشخصی از مواد غذایی خاصی را تا فصلی دیگر انبار کند. این کار دسترسی مشتریان به مواد غذایی را هر زمانی که بیشتر میل داشته باشند فراهم می سازد.

کاربرد توزیع : این سودمندی مربوط به زمانی می شود که مصرف کننده قادر به خرید محصول در مکانی که برایش مناسب باشد است. بهترین نمونه این مورد فروش های آنلاین است، چرا که خانه مناسب ترین و راحت ترین مکان برای مصرف کننده است.

کاربرد مالکیت : مالکیت محصول از بازاریاب به خریدار منتقل می شود. به عنوان مثال دریافت وام و خرید اتومبیل که باعث سهولت قابلیت انتقال محصول به مشتری می شود.

مقاله مرتبط:  بازاریابی (Marketing) چیست و انواع بازاریابی

مفاهیم مدیریت بازاریابی

4 مفهوم در مدیریت بازاریابی وجود دارند که شرکت ها در دستیابی به اهداف بازاریابی خود از آنها استفاده می کنند. تمامی این مفاهیم به دنبال دستیابی به سود و اهداف از پیش تعیین شده هستند ولی تمرکز و وسایل مورد استفاده هر یک با یکدیگر متفاوت است. آنها به شکل خاص یکی از چهار مفهوم اصلی زیر را دنبال می کنند :

رویکرد محصول : این رویکرد مدیریتی می گوید که اگر یک محصول باکیفیت بسازید و یک قیمت منطقی برای آن در نظر بگیرید، با اندک تلاش بازاریابی قادر به فروش آن خواهید بود. در این مفهوم این اعتقاد وجود دارد که محصول تقاضای خود را به وجود می آورد و کافیست که آن را بسازید تا مشتری خودش بیاید.

رویکرد فروش : این گرایش مدیریتی می گوید که مصرف کنندگان به طور معمول به اندازه کافی از یک محصول خریداری نمی کنند مگر آنکه به شدت آن را تبلیغ کنید.

رویکرد بازاریابی : این رویکرد مدیریتی معتقد است که هدف اصلی هر سازمانی شناسایی نیازهای مشتریان و سپس مطابقت دادن سازمان به نحوی است که نیازهای مشتریان را به شکل موثر و کارآمدتر از رقبا برآورده سازد. (به عنوان مثال یک رستوران زنجیره ای ممکن است منو خود را در کشورهای مختلف تغییر دهد)

رویکرد بازاریابی اجتماعی : در این رویکرد تمرکز بر روی تامین نیازهای مشتریان و نشان دادن دغدغه طولانی مدت برای رفاه اجتماعی است تا سازمان بتواند به اهداف خود دست یابد و مسئولیت خود را نسبت به جامعه انجام دهد. در واقع در اینجا هدف یافتن تعادلی میان رفاه اجتماعی، نیازهای مشتری و سود شرکت است.

مقاله مرتبط:  مدیر بازاریابی کیست و 7 مهارت مدیران مارکتینگ موفق بازاریابی سنتی و بازاریابی یکپارچه

شناخت دو رویکرد متفاوت مورد استفاده توسط شرکت ها در معرفی یک محصول جدید برای درک اصول بازاریابی لازم و ضروری است. در اینجا دو رویکرد بازاریابی سنتی و بازاریابی یکپارچه وجود دارد.

به طور معمول 5 دپارتمان مختلف به صورت مستقیم در طول فرایند تولید و لانچ با محصول درگیر می باشند : توسعه، مهندسی، تولید، بازاریابی و توزیع. اگر یک شرکت تصمیم به استفاده از رویکرد سنتی بگیرد کلیه این دپارتمان ها به عنوان یک نهاد جداگانه فعالیت خواهند کرد. به عنوان مثال بخش توسعه محصول را طراحی کرده و سپس آن را برای ساخت به بخش مهندسی منتقل می کنند. سپس بخش مهندسی نیز برای تولید آن را به تولید انبوه می سپارد. پس از همه این مراحل محصول به بخش بازاریابی منتقل می شود تا برای لانچ محصول توزیع شود.

در مقابل اگر شرکت تصمیم به استفاده از رویکرد بازاریابی یکپارچه بگیرد، کلیه دپارتمان ها به عنوان یک واحد با هم کار خواهند کرد. بخش مهندسی تا زمانی که مطمئن نشود که بخش تولید ظرفیت کافی را دارد، تولید را شروع نخواهد کرد. بخش توسعه محصول با بخش بازاریابی بررسی می کند تا محصول در راستای تصویر کلی و رویکرد شرکت باشد. اساسا همه دپارتمان ها به نوعی فعالیت های خود را با دیگر دپارتمان های فعال در فرایند یکپارچه می نمایند.

واضح است که بازاریابی یکپارچه به مراتب رویکرد بهتری است. اگرچه در این رویکرد زمان لانچ محصول ممکن است طولانی تر باشد ولی شانس موفقیت آن بیشتر است. رویکرد سنتی احتمال ایجاد تضاد منافع میان دپارتمان ها را افزایش داده و به همین دلیل یک رویکرد منسوخ در بازاریابی به حساب می آید. رویکرد سنتی اغلب نیازهای مشتریان را نادیده می گیرد. رویکرد بازاریابی یکپارچه به کسب و کارها کمک می کند که همه در کنار هم به عنوان یک واحد کار کنند.

این مقاله ادامه دارد…